معنی پخش کردن، تقسیم کردن، تعمیمدادن, معنی پخش کردن، تقسیم کردن، تعمیمدادن, معنی /oa lcbj، تrsdk lcbj، تukdkbاbj, معنی اصطلاح پخش کردن، تقسیم کردن، تعمیمدادن, معادل پخش کردن، تقسیم کردن، تعمیمدادن, پخش کردن، تقسیم کردن، تعمیمدادن چی میشه؟, پخش کردن، تقسیم کردن، تعمیمدادن یعنی چی؟, پخش کردن، تقسیم کردن، تعمیمدادن synonym, پخش کردن، تقسیم کردن، تعمیمدادن definition,